تاریخچه

تارخچه ای از ...

تاریخچه

تارخچه ای از ...

87528405985126528310.jpg

میخواهیم با هم تاریخچه چیز های مختلف را بررسی کنیم

تاریخچه سلسله سلوکیان

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars

سلوکیان چه کسانی بودند؟

سلوکیان یا اسالکه نام دولتی یونانی بود که در میان سال‌های ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد (۳۴۹ سال) بر آسیای غربی فرمان می‌راند. پس از مرگ اسکندر مقدونی سرزمین‌های او میان سردارانش تقسیم‌شدند. سلوکیان جانشینان سلوکوس یکم بودند که در ۳۰۶ به قدرت رسید. مصر باستان نیز به دودمان بطلمیوسی(یا بطالسه) و یونان و بخش‌های اروپایی امپراتوری اسکندر نیز به مقدونیان رسید.

gvky 300x141 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

پیدایش

پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ (پیش از میلاد)) فتوحاتش میان سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی او که ایران هستهٔ آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکیان شوند.
از دویست و چهل و هشت سال (۳۱۲-۶۴ (پیش از میلاد)) مدت سلطنت آنان، ایران بیش از شصت و پنج سال (۳۱۲-۲۴۷ (پیش از میلاد)) به تمامی در تحت فرمان آنان باقی‌ماند.
یازده سال بعد از مرگ اسکندر که تمام آن مدت و حتی چند سالی بعد از آن هم جنگهای جانشینی او بین سردارانش در منازعات طولانی گذشت، استان بابل به وسیله یک سردار مقدونی او به نام سلوکوس که پدرش انتیوکوس(آنتیوخوس) هم از سرداران فیلیپوس (فیلیپ) پدر اسکندر محسوب می‌شد، افتاد (۳۱۲ق. م.). سلوکوس در زمان اسکندر پس از فتح شوش فرمانده سواره‌نظام سازمان‌یافته از بزرگان ایرانی شد و بی‌درنگ پس از رسیدن بدین جایگاه ایشان را به یگان‌های ۱۰هزار نفره بخش نمود. او سپس استان ایلام (خوزستان و بخشی از لرستان امروز) و سرزمین ماد (به استثنای آذربایجان) را هم بر قلمرو خویش افزود. بدین گونه، دولت پادشاهی مستقلی به وجود آورد که به نام خود او دولت سلوکی (سلوکیان) خوانده شد و آغاز سلطنت او بعدها برای این دولت، مبداء تاریخ گشت. (تاریخ سلوکی۳۳۰ -۱۵۰ ق. م.)
سلوکوس شهر سلوکیه را در نزدیکی بابل ساخت. پس از چیرگی بر شهرهای ایران به هندوستان رسید ولی در آنجا چندره گوپتا پادشاه هند جلو پیشروی او را گرفت. کار این دو به آشتی کشید و چندره گوپتا هم ۵۰۰ فیل بدو پیشکش کرد.
سلوکوس یکم سرزمین زیر فرمان خود را به ۷۲ بخش نمود و گرداندن هر بخش را به یک ساتراپ سپرد. هر ساتراپ در سرزمین خود به گونهٔ خودمختار فرمان می‌راند.

median empire map 300x179 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

سلوکیان پس از سلوکوس یکم

فرمانروایی جانشینان سلوکوس برپایهٔ گونه‌ای ائتلاف سرداران و نظامیان مقدونی شکل‌گرفته‌بود. با گذشت زمان بخش باختری پادشاهی سلوکی به میدان نبرد و درگیری پیوسته بدل‌گشت زیرا که دولت آنتیگون یکم در یونانی و دولت بطلمیوسی مصر به سوریه چشم طمع دوخته‌بودند. پس سلوکیان شهر انطاکیه در نزدیکی شام را بنیادنهادند و آن را پایتخت خویش گرداندند تا به کانون درگیری نزدیک باشند.
سلوکیان در نزدیک ۲٬۵ سده پادشاهی نتوانستند کشورشان را از تشنج بازدارند. آنان نزدیک به ۱۷۰ سال را بر سرزمین‌ها باختری و ۷۰ سال را بر بخش‌های خاوری ایران فرمان راندند. در آینده عامل‌هایی چون برپایی دودمان اشکانی در خاور و شمال خاوری ایران و فشارشان بر سلوکی‌ها، شکست از روم در سال ۱۹۰ در مگنزیا، برپایی دولت یونانی باختر به دست دیودوتوس و سرانجام چیرگی روم بر دولت کوچک آنها در ۶۴ (پیش از میلاد) در سوریه سلوکیان را به نابودی کشاند.

 

سلوکیان و اشکانیان

در میانهٔ سدهٔ سوم پیش از میلاد سلوکیان در استان‌های باختری سرزمینشان درگیر جنگ با مصر بودند. در همین زمان در مرزهای شمال خاوری امپراتوری سلوکی نیز آشفتگی فرمانروا بود. با این همه ساتراپ‌های بخش‌های خاوری ناچار بودند نیروهای خود را برای یاری به دولت مرکزی در جنگ با بطلمیوسیان روانه کنند. از دیگر سو میان مقدونیان و یونانیان نیز رشک و همچشمی فرمانروا بود و این عامل گاه سبب شورش ساتراپان می‌شد. این درگیری‌های درونی کار را بر پارتیان نیمه بیابان‌گرد آسانتر می‌کرد. در این زمان اشک یکم به فرمانروایی پارتیان رسید و برای انجام اقداماتی بر ضد سلوکیان آماده‌شد. در ۲۴۵ (پیش از میلاد) سلوکیان گرفتار جنگ داخلی شدند و در این زمان ساتراپ پارت به نام آندروگوراس از فرصت استفاده‌کرد و بر دولت مرکزی شورید. اندکی پس از آن در حدود ۲۳۹ (پیش از میلاد) نیز دیودوت ساتراپ بلخ بر سلوکیان شورید. با زمانی نزدیک به این رویدادها سلوکوس دوم به سال ۲۳۸ (پیش از میلاد) در آنقره از سلتیان شکست خورد. ارشک از این بخت پدیدآمده بهره برد و آندروگوراس را راند و بر پارت چیره‌شد.

solizeh 300x225 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

از قبیله پارنی -یکی از سه قبیلهٔ داهه- بود که گویا پس از زمان اسکندر مقدونی و در پی درگیری‌هایی قبیله‌ای در جنوب روسیه به بخش خاوری دریای مازندران کوچیده بودند. ارشک در ۲۴۷ (پیش از میلاد) به پادشاهی رسید و پیروانش پس از او خود را به نام وی اشک خواندند و سال تاجگذاری وی را مبدا گاهشماری خود گذاردند. نخستین سال‌های فرمانروایی پارتیان به جنگ و چیرگی بر هیرکانیا گذشت. با مرگ ارشک برادرش تیرداد یکم با نام اشک دوم جانشین او شد. او پایتخت اشکانیان را در نزدیک ابیورد کنونی بنیادنهاد. پس از آن وی با دولت یونانی باختر پیمان اتحاد بست. در ۲۲۸ (پیش از میلاد) سلوکوس دوم برای سرکوب اشکانیان لشکرکشید. تیرداد به ناچار تا استپ‌های آپاسکا در آسیای میانه پس‌نشست. در همین زمان انطاکیه دچار شورش شد پس سلوکوس به ناچار اشکانیان را رهاکرد و به انطاکیه بازگشت.

در ۲۱۷ (پیش از میلاد) باز تیرداد بر هیرکانیا و کومس و کرانه‌های جنوب خاوری دریای مازندران دست‌یافت. سپس شهر سلوکی صددروازه را پایتخت خویش نهاد. در ۲۲۱ (پیش از میلاد) او مرد و پسرش اردوان یکم جای پدر را گرفت. تا نزدیک ۲۰۹ (پیش از میلاد) مرزهای اشکانیان تا همدان در ماد می‌رسید. در این زمان آنتیوخوس سوم که جانشین سلوکوس شده‌بود در جنگی پردامنه همدان را پس‌گرفت و با شکست اشکانیان بر شهر صددروازه نیز دست‌یافت. سپس تپورستان و هیرکانیا را هم با جنگی سخت گرفت و سرانجام با اردوان پیمان یگانگی بست. آنتیوخوس همچنین با فرمانروای باختر اوتیدم نیز پیمان اتحاد بست. آنگاه به سوی هندوکش پیش راند و از تنگه خیبر گذشت و تا پنجاب پیش‌روی کرد و آنگاه از راه سیستان و کرمان به سلوکیه بازگشت. اقدامات آنتیوخوس مرزهای اشکانی را محدود کرد ولی دولت کوچک ایشان همچنان پایدار ماند.

r rpics rtarikh1 541 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!
از چندی اشکانیان گرفتار جنگ با باختر شدند و بخش‌هایی دیگر از سرزمین خود را از دست دادند. اردوان در نزدیک به ۱۹۱ (پیش از میلاد) مرد و پسرش فری‌پاپت جای او را گرفت، او نیز پنجاه سال پادشاهی کرد و پس از او پسرش فرهاد یکم به پادشاهی رسید. در این زمان آنتیوخوس سوم به تازگی در ماگنزی از رومیان شکست‌خورده و ناتوان شده‌بود. فرهاد بر آماردیان و دیگر سرزمین‌های گرداگرد البرز تاخت و بر هیرکانیا چیره شد. او مرزهای اشکانیان را تا دربند خزر رساند و برخی از شکست‌خوردگان را به خوار در نزدیک دروازهٔ خزر کوچاند. اندکی پس از این زمان ارمنستان و ماد آتروپاتن بر فرمانبری از سلوکیان سرباززدند. پس از آنتیوخوس نیز جانشینانش رو به خوشگذرانی گذاردند و سرزمینشان گرفتار شورش‌های بیشتری شد. در ایران نیز استان‌های بسیاری شوریدند و حکومتی مستقل پدیدآوردند و فرهاد نیز از این بخت بهره برد و بر گسترهٔ مرزهایش افزود. پس از فرهاد برادرش مهرداد یکم به جانشینیش رسید.

با مرگ آنتیوخوس چهارم در ۱۶۳ (پیش از میلاد) مهرداد در اندیشهٔ گسترش بیشتر سرزمین‌های اشکانی افتاد. در این زمان دمتریوس فرمانروای باختر پنجاب را گشوده و بر افغانستان کنونی و هندوستان فرمان‌می‌راند. اندکی پس از آن باختر به دست اوکراتید افتاد و گرفتار جنگ درونی گشت. مهرداد از این رویداد بهره‌برد و در حدود ۱۶۰ (پیش از میلاد) بر تپورستان و تراکسیان دست‌یازید. آنگاه با شتاب به سوی مغرب راند و بر ماد که زیر فرمان ساتراپ شوشی تیمارخوس بود چیره‌گشت. سپس باز به سوی خاور رفت و پس از دستیابی به آراخوزی تا مرزهای هندوستان پیشروی کرد.

2883 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

مرزهای پادشاهی مهرداد در غرب اکنون تا به میانرودان و بابل می‌رسید. در این زمان دیمتریوس دوم جوان به پادشاهی سلوکی رسیده‌بود و او نیز درگیر با تروفون بود. مهرداد از این گرفتاری بهره‌برداری کرد و تا ژوئیه ۱۴۱ (پیش از میلاد) تا سلوکیه پیشروی کرد و بر این شهر چیره‌شد. این پیشروی تند و تیز دیمتریوس و دربار سلوکی را سخت سراسیمه ساخت. برپای فرضیاتی تاریخی میان دیمتریوس و هلی‌اکل یکم فرمانروای دولت یونانی باختر تبانی پیش‌آمد، چرا که در گرماگرم پیشروی‌های مهرداد دولت باختر به مرزهای خاوری اشکانی دست‌درازی کرد و مهرداد به ناچار سلوکیان را رهاکرده و به سوی خاور شتافت. در این زمان دیمتریوس به یاری عناصر یونانی در غرب ایران به بابل تاخت. ولی مهرداد اندکی پس از آن دولت باختر را سرکوب کرده و باز به جنگ با دیمتریوس پرداخت. دیمتریوس به بند مهرداد افتاد. وی را با احترام به هیرکانیا بردند و مهرداد دخترش روذگونگ را به همسری وی درآورد. سپس به استواری فرمانرواییش بر میانرودان پرداخت. ضرابخانه‌های دیمتریوس در سلوکیه برای وی سکه زدند. مهرداد تا ۱۴۰ یا ۱۳۹ (پیش از میلاد) بر پارس و عیلام نیز چیره شده‌بود.

solkerpie 300x225 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

در ۱۳۸ (پیش از میلاد) مرد و پسر جوانش فرهاد دوم جایش را گرفت و مادرش با عنوان نایب‌السلطنه به گرداندن کشور پرداخت. در این زمان دیمتریوس دوم دوبار کوشید تا از هیرکانیا بگریزد و هر دو بار ناکام ماند. نخستین بار که او را باز به بند کشیدند فرهاد او را سرزنش نمود و بار دوم که دستگیر شد فرهاد برای خوارداشتش قاپ‌های زرینی را که بازیچهٔ کودکان بود بدو پیشکش کرد تا نشان دهد که کار بچگانه‌ای را انجام داده‌است. در ۱۳۰ (پیش از میلاد) فرهاد از دو سو گرفتار جنگ شد؛ آنتیوخوس هفتم که تروفون را سرکوب‌کرده و بر یهودیه چیره‌گشته‌بود با سپاهی پرشکوه و افسانه‌ای رو به سوی میانرودان نهاد و سه بار پی در پی سرداران اشکانی را شکست داد و تا ماد پیشروی کرد و شرط‌های سنگینی برای آشتی با فرهاد گذارد. در زمستان آنتیوخوس در کنار همدان اردوزد، ولی سپاهیانش آنچنان با مردمان آن سامان به بدی برخورد کردند که مردمان بر سپاهیان شوریدند. در بهار فرهاد دیمتریوس را آزاد کرد، میان سلوکیان که شاه پیشنشان را از بند رهیده می‌دیدند چنددستگی پیش آمد و از دیگر سو مردم ماد نیز بر ایشان شوریده‌بودند و لشکریان فرهاد نیز بر سلوکیان تاختند، پس آنتیوخوس شکست خورد و کشته شد. پیکر بی‌جانش را در تابوتی سیمین به سوریه فرستادند و پسرش سلوکوس نیز به همراه برادرزادهٔ آنتیوخوس به بند افتاده و به مشکوی(حرم) فرهاد فرستاده‌شدند. این واپسین کوشش سلوکیان برای بازگرداندن ایران به زیر فرمان خود بود.

soluki 300x154 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

در ۱۲۸ (پیش از میلاد) در پی شورش سربازان مزدور یونانی در سپاه اشکانی فرهاد کشته شد و عمویش اردوان دوم جانشینش شد. در این زمان ایران گرفتار پیشروی سکاها بود. اردوان نیز در ۱۲۴ (پیش از میلاد) در مرزهای خاوری پارت کشته‌شد. در این زمان عرب‌ها بر بابل چیره‌شدند. مهرداد دوم پسر اردوان جانشین او شد. در آغاز بابل را بازپس‌گرفت. آنگاه بر ارمنستان چیره‌شد. سپس هرات و پارت را بازپس‌گرفت و سیستان را به زیر فرمان خود درآورد و با پدیدآوردن آرامش بر قدرت خویش افزود. در ۸۸ (پیش از میلاد) که درگیری در خاندان سلوکی رو به افزایش گذارد مهرداد در این درگیری مداخله کرد و دیمتریوس سوم پادشاه سلوکی را گروگان گرفت و دیمتریوس نیز تا پایان زندگیش در بند مهرداد بود. پس از مهرداد در روزگار فرهاد سوم بود که واپسین بازمانده‌ها از پادشاهی سلوکی از هم گسست و رومیان جای ایشان را گرفتند.

 

پایان کار سلوکیان

با بر سر کار آمدن آنتیوخوس سوم دولت سلوکی جانی دوباره یافت. وی یک رشته جنگ‌ها در بخش‌های خاوری مرزهایش میان سال‌های ۲۰۹-۲۰۴ پیش از میلاد انجام داد. همچنین ازحدود ۲۰۰ پیش از میلاد پادشاهان سلوکی درگیر جنگ‌های دامنه‌دار سوری با بطلمیوسیان چیره بر مصر باستان شدند. هوده آنکه مصر یهودیه را به آنتیوخوس سوم واگذاشت. در این زمان دوباره نیروی سلوکیان به بالاترین اندازهٔ خود رسیده بود ولی به گواهی تاریخ این نقطهٔ اوج نقطهٔ سراشیب دودمان سلوکی -به ویژه پس از مرگ آنتیوخوس سوم- هم بود.
در ۱۹۶ (پیش از میلاد) آنتیوخوس سوم از برای دست یازیدن به تراکیه از هلسپونت گذشت و توانست در ۱۹۴ پیش از میلاد آن سرزمین را به مرزهای خود بپیوندد. نفوذ سلوکیان بر اروپا برای روم تحمل‌ناپذیر بود پس در ۱۹۲ (پیش از میلاد) میان این دو ابرنیروی آن زمان جهان درگیری آغاز شد. با اینکه آنتیوخوس از پشتیبانی شهرهای یونانی و یاری جنگ‌سالار کارتاژی هانیبال برخوردار بود ولی سرانجام شکست خورد و ناگزیر به پرداخت پولی هنگفت شد. همچنین سلوکیان چیرگیشان بر آسیای کوچک را نیز از دست دادند.
اندکی پس از آن کار بر سلوکیان تنگ‌تر شد، از یکسو روم نیرومند به دشمنی با ایشان برخاسته بود؛ از دیگر سو شورش مکابی در پس از سال ۱۶۵ پیش از میلاد در یهودیه-که از پشت‌گرمی روم هم بهره‌مند بود- کار را بر ایشان سخت‌تر نمود. از دیگرسو اشکانیان هم نیروگرفته‌بودند و تا بابل پیش‌روی کردند و بر شهر بابل و سلوکیه دست‌یازیدند (۱۴۱ (پیش از میلاد)). به این رشته از ناکامی‌ها جنگ‌های درونی سلوکی بر سر تاج و تخت و چنددستگی ایشان نیز افزوده‌شد. پس سرانجام فرماندهان رومی لوکولوس و پومپه در یک‌چهارم دوم سده یکم پیش از میلاد بر تاریخ سلوکی خط پایان کشیدند. واپسین شاه سلوکی در ۶۴ پیش از میلاد از تخت به زیر کشیده‌شد.

 

شیوهٔ کشورداری

tcfj 300x139 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

سلوکیان قلمرو خود را به ۷۲ ساتراپی بخش کردند و بر هر ساتراپی یک ساتراپ گماردند. هر ساتراپی به چند اپارخیا و هر اپارخیا به چند هیپارخیا و هیپارخیا نیز به چند استاتما بخش‌می‌شد. مرکز هر ساتراپی استراتگ می‌نامیدندو گرداندن امور مالی ساتراپی نیز بر اکوتوم بود.
زمین‌های قلمرو سلوکی به دو دستهٔ زمین‌های شاهی و زمین‌های شهری بخش می‌شد. بخشی از زمین‌های شاهی در اختیار کشاورزان بود. اگرچه پادشاه سلوکی به ظاهر بر همه زمین‌های شاهی نظارت داشت، ولی در واقع نظارت و دلبستگی این شاهان متمرکز بر زمین‌های سوریه و میانرودان و شاه‌راه‌های میان پایتخت تا بلخ بود و بر دیگر سرزمین‌ها یا نظارت چندانی نداشتند یا اصلاً نظارتی نداشتند. مالیات زمین به صورت نقدی یا جنس دریافت می‌شد. مالیات‌های دیگری هم به عنوان‌های دیگری ستانده می‌شد؛ برای نمونه یکی هم عوارض ویژهٔ جنگ بود.

به مهاجران یونانی نیز که در واقع مهاجران نظامی بودند و کاتوئیکیا نام‌داشتند نیز زمین واگذار می‌شد و این زمین کلروس نامیده می‌شد و آنان در برابر آن می‌بایست خدمات جنگی انجام دهند. در بسیاری از شهرهای یونانی‌نشین دژی جنگی بر شهر مسلط بود که پادگانی فرماندهی آن دژ را داشت. گرداگرد شهر را نیز دیوار و برج و بارو می‌کشیدند. شبکه‌ای از این شهرهای یونانی‌نشین از سیردریا تا خلیج فارس را به هم پیوسته و پاسدار قلمرو سلوکی بود. در زمان جنگ بخشی از سپاه سلوکی از این شهرها به دست می‌آمد. برای نمونه در جنگ آنتیوخوس یکم با مصر در آدار۲۷۴ (پیش از میلاد) ساتراپ‌های نزدیک به میدان جنگ به ویژه بابل و میانرودان یگان‌های نظامی این شهرها را احظار و به جبهه‌ها گسیل‌داشتند.
روی هم رفته سلوکیان شیوهٔ دیوانی هخامنشی را پی‌گرفتند. برپایی ساتراپی‌ها به مانند روزگار هخامنشی بود. خراج را بر همان پایه پیشین می‌گرفتند. سامانه‌های وزنی را تغییر ندادند ولی در کنار آن از شیوه آتنی هم بهره‌بردند. چون هخامنشان راه تساهل دینی را پیش گرفتند.

ui 300x144 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

سپاهی‌گری سلوکی

سلوکیان به جز سپاهیان مقدونی-یونانی – که بخشی از آن از شهرهای یونانی‌نشین فراهم می‌آمد- از مردمان بومی نیز در جنگ‌ها بهره می‌بردند، برای نمونه در نبرد رافیا که میان سلوکی‌ها و دودمان بطلمیوسی مصر باستان در ۲۱۷ رخ‌داد از ۶۸هزار سپاهی سلوکی ۱۲ هزار تن از مردمان لودیه، پارس، تراکیه، کادوسیان، کردوک، داهی، کوسیان، عرب و کیلیکی‌ها بودند. از ایرانیان بیشتر در یگان‌های کمان‌داران و فلاخن‌اندازان بهره می‌گرفتند.
گاه ایرانیان در سپاه سلوکی سر به شورش برمی‌داشتند، برای نمونه یک بار ۳ هزار جنگاور ایرانی دست به شورشی مسلحانه زدند ولی اندکی پس از آن همگی کشته‌شدند. دلیل شورش‌های گاه‌و‌بیگاه ایرانیان در سپاه سلوکی عبارت بود از کینه از اشغالگران، کمبود جیره و تبعیض میان ایرانیان و یونانیان، تحریکات بزرگان ایرانی برای گرفتن امتیازهای بیشتر از سلوکیان بود. همچنین این شورش‌ها بازتابی از نفرت ایرانیان به سلوکی‌ها نیز دانسته می‌شود. نیروی رزمی اصلی سلوکی پیاده‌نظام سنگین‌اسلحهٔ فالانژ بود. فالانژها دسته‌های ۸ تا ۱۶ تنی بودند که در میدان نبرد به یکباره بر دشمن می‌تاختند. خاستگاه این شیوهٔ جنگی را اسپارت دانسته‌اند. در آینده به دلیل کاستی‌های این شیوه-به ویژه بی‌پدافند بودن سوی راست جنگاوران(زیرا سپر در دست چپشان جا می‌گرفت)- این شیوه کنارگذاشته شد.

پس از پیاده نظام سواره‌نظام سلوکی مهمترین بخش سپاه سلوکی شمرده‌می‌شد. در میان این رسته کاتافراکتارها که هم خود و هم اسبشان زره‌پوش بودند از دیگران مهمتر بودند. همچنین سلوکیان از فیل‌ها و ارابه‌های جنگی نیز بهره‌می‌بردند.
شمار جنگاوران ثابت سلوکی را میان ۱۶۰هزار تا ۲۰۰ هزار تن نوشته‌اند. هزینه‌های جنگ را نیز سلوکیان با گرفتن باج و خراج و عوارض گوناگون، غنائم جنگی و نیز تاراج مردمان سر راه لشکرکشی خود به دست می‌آوردند. برای نمونه در جنگ آنتیوخوس سوم با اشک دوم در ۲۰۹ (پیش از میلاد) سپاه ۱۲۰هزار تنی سلوکی با پس نشستن اشکانیان شهر صددروازه(هکاتم‌پلیس در نزدیکی دامغان کنونی) را گشوده و گرگان(هیرکانیه) را تاراج کردند. پیش از این نیز سپاه سلوکی در سر راه خود ماد را تاراج‌کردند و زر و سیم فراوان نیایشگاه آنه را ربودند.

tfcj 300x287 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!
همچنین بخشی از هاین هزینه‌ها را سلوکیان با تحمیل شرط‌های ملی در برابر صلح به هماوردانشان به دست می‌آوردند. برای نمونه در ۲۸۰ که آنتیوخوس یکم به باختر تاخت اوتودموس پادشاه دولت یونانی باختر پولی هنگفت و بخشی از آذوقه و علیق سپاهیان و چهارپایانشان را پرداخت نمود و همچنین چند زنجیر فیل بدیشان پیشکش نمود. همین آنیوخوس پس از لشکرکشی به هندوستان نیز آنگاه که کار به آشتی کشید آذوقهٔ فراوان و پیشکش‌های گرانبها و ۱۵۰ زنجیر فیل از هندیان ستد.

 

پیامد فرمانروایی سلوکیان بر ایران

اسکندر و جانشینانش شهرهای یونانی بسیاری را در سرزمین‌های اشغالی ساختند و یونانیان و مقدونیان را بدانجا کوچاندند و کوشیدند تا فرهنگ یونانی را در ایران و دیگر سرزمین‌ها رواج‌دهند. یونانی‌گرایی به ویژه در میان اشراف ایرانی و به ویژه در سرزمین‌های باختری قلمرو سلوکی گسترش یافت و از این هم‌آمیزی فرهنگی تلفیقی پدیدآمد که بر دین‌ها و آیین‌های دو طرف رویداد نیز اثر گذاشت. این یونانی‌گرایی تا زمان اشکانی هم دیده می‌شد.
مشیرالدوله پیرنیا می‌گوید:«… رفتار سلوکی‌ها با ایرانیان مانند رفتار آقایان با اتباعشان بود. یا مثل رفتار مردمان غاصب به مردمان مغلوب…»
همو می‌افزاید که تغییری که در سامانهٔ کشورداری ایران پدید آمد یکی آغاز ملوک طوایفی بود و دیگری عبادت پادشاه.

روزگار سلوکی در گوشه و کنار ایران یادگارهایی به جای مانده‌است که مهمترینشان از این دستند:
نیایشگاه‌های سلوکی در استخر، کنگاور، خورهه، نورآباد و تخت جمشید.
نقش برجسته‌های دینور، نهاوند، شوش و تل زهاک.
سکه‌ها و سفال‌های گوناگونی که از کاوش شوش به دست آمده‌است.

url39 300x225 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

 

هنر

در این عهد هنر هخامنشی دچار کسوف گردید، زیرا وی جز بر اثر حمایت شاه و دربار نمیتوانست پایدار بماند. اطلاع اندکی که ما از تجدید حیات آن داریم حاکی از رجعت قهقرایی قابل تاملی است آنچه که مورد توجه شاه و دربار سلوکی و توده تازه واردان به ایران بود جنبه ایرانی نداشت .
هنرمندانی که از یونان یا از نواحی دیگر جهان یونانی می آمدند، میبایست مشتریان یونانی خود را کاملاً ارضا کنند.
همچنین بود وضع ایرانیان یونانی شده ، که عالیترین و ثروتمندترین طبقه جامعه ایرانی را تشکیل میدادند. این گروه تحت تاثیر فرهنگ یونانی سلیقه خود را با طرز زندگی یونانی منطبق میساختند. هنرمندان محلی نیز تحت نفوذ جریانات هنر غربی قرار گرفتند. بدین وجه هنر یونانی – ایرانی که یکی از نتایج فتح مقدونی بود بوجود آمد.
بطورکلی هنر این عهد را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱ – هنر ایرانی به معنی اخص .
۲ – هنر یونانی – ایرانی .
۳ – هنر هلنی .

دسته اول بوسیله معماری معبد نورآباد معرفی میشود که تقلیدی است از معابد هخامنشی پاسارگاد نقش رستم وی با ابعادمحدودتر و بعض تغییرات طرح معبدی که در پایه صفه تخت جمشید بنا شده نیز ایرانی است . در حال حاضر جز بقایای سه بنائی که لااقل دو تای آنها معبد بوده اند، چیزی دیگر را بدسته دوم نمیتوان اسناد داد. در استخرخرابه های ساختمانی مهم که هویت آن معلوم نشده ، کشف گردیده که تقلیدی است از سرستون کرنتی بدون تخته روی سرستون و این امر حاکی از رابطه ستون ایرانی با سرستون یونانی است .
در معبد کنگاور، پرستشگاهی با طرح غربی ساخته شده و تصور میرود در حدود ۲۰۰ ق.م . بنا شده باشد.
در ساختمان اصلی ، استعمال قطعات سنگی صفه تخت جمشید تقلید شده ، اما ستونهای آنها دارای سرستون دری است .

yu 300x144 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

که بر فراز آنها تخته های کرنتی قرار گرفته است . بیشتر اطلاع ما مربوط به اشیای هنری از دسته سوم است که تعداد آنها فراوان است . معهذا نتوانسته اندتعیین کنند که این اشیا در خود کشور ساخته شده یا آنها را از خارج وارد کرده اند. در این ایام کشفیات سودمند موجب پیدایش ۴ مجسمه کوچک مفرغی متعلق بمعبد نهاوند (لائودیسه ) گردید که در همان محلی پیدا شده که استل (ستون ) حاکی از فرمان آنتیوخوس سوم مربوط به سال ۱۹۳ ق.م . یافته شده است .

یک سر بسیار زیبای مجسمه مفرغی که بدبختانه خراب شده ، و آنرا به آنتیوخوس چهارم نسبت میدهند، از معبد ایرانی شمی نزدیک مال امیر در جبال بختیاری بدست آمده باید تصور کرد که سلیقه عصر بسیار متمایل بکارهای هنری مفرغی بوده و همین سلیقه در زمان پارتیان تعقیب شد، و آن در حقیقت حکم احیای یک سنت عیلامی را داشته است ، در دینور نزدیک کرمانشاه ، قطعاتی از یک لگن سنگی که مجسمه های نیم تنه سیلنوسها و ساتیرها، یاران دیونیسوس مزین است کشف شده .

 

گاهشماری سلوکی

235px Macedonian Army Alexander سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

تاریخ سلوکی سامانه‌ٔ سالشماری بود که امپراتوری سلوکی و برخی سرزمین‌های همجوارش از آن بهره‌می‌بردند. مبدا تاریخ سلوکی پاییز سال ۳۱۲ پیش از میلاد بود که در آن زمان سلوکوس یکم به بابل درآمد و از آن پس امپراتوریش پاگرفت. در آینده اشکانیان نیز یک چنین گاهشماری را از روی نمونهٔ سلوکیش قالب‌برداری کردند.

 

فرمانروایان سلوکی

سلوکوس یکم (۳۱۲-۲۸۰ یا ۳۱۱-۲۸۱ پیش از میلاد)
آنتیوخوس یکم (۲۸۰/۲۸۱-۲۶۱ پیش از میلاد)
آنتیوخوس دوم (۲۶۱-۲۴۶)
سلوکوس دوم ۲۴۶-۲۲۵/۲۲۶)
سلوکوس سوم (۲۲۵/۲۲۶-۲۲۳)
آنتیوخوس سوم (۲۲۳-۱۸۷)
سلوکوس چهارم (۱۸۷-۱۷۵)
آنتیوخوس چهارم (۱۷۵-۱۶۴)
آنتیوخوس پنجم (۱۶۴-۱۶۲)
دیمتریوس یکم (۱۶۱/۱۶۲-۱۵۰)
الکساندر بالاس (۱۵۰-۱۴۵/۱۴۶)
دیمتریوس دوم (۱۴۶/۱۴۵-۱۳۸ و همچنین ۱۲۹/۱۲۸-۱۲۶/۱۲۵)
آنتیوخوس ششم (۱۴۵/۱۴۴-۱۴۲)
تروفون (۱۴۲-۱۳۸/۱۳۷)
آنتیوخوس هفتم (۱۳۸/۱۳۷-۱۲۸/۱۲۹)
الکساندر دوم (۱۲۹/۱۲۸-۱۲۳/۱۲۲)
سلوکوس پنجم (۱۲۵/۱۲۶)
آنتیوخوس هشتم (۱۲۵-۹۶)
آنتیوخوس نهم (۱۱۴/۱۱۲-۹۶)
سلوکوس ششم (۹۶-۹۵)
فیلیپ یکم (۹۵/۹۲-۸۳)
آنتیوخوس دهم (۹۲ یا ۹۵-۹۲ یا ۸۳)
دیمتریوس سوم (۹۵-۸۸/۸۷)
آنتیوخوس یازدهم (۸۹-۸۴ یا ۹۵-۹۲)
آنتیوخوس دوازدهم (۸۷-۸۴ یا ۹۴-۸۳)
آنتیوخوس سیزدهم (۶۸/۶۹-۶۴)
فیلیپ دوم (۶۵-۶۳)

300px Mappa di Eratostene سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

دشمن سلوکیان چه کسانی بودند؟!که صدسال با آنها جنگیدند!

قرن سوم قبل از میلاد، قرن حساسی است. نفوذ فساد در ساختار سیاسی سلوکیان، مداخله زنان در مسائل سیاسی و اختلافات شدید کارگزاران سلوکی همه اینها دست به دست هم داد و دولت سلوکی را تضعیف کرد و به سوی انحطاط کشاند. در زمان سلوکیان، مقدونیها و یونانیهایی که به ایران آمدند، فرهنگ و تمدن خود را نیز به کشور ما آوردند و فرهنگ یونانی در میان بعضی از بزرگان ایرانی طرفدارانی پیدا کرد.
بدین ترتیب با وجود آن که سلوکیان دهها سال در ایران حکومت کردند و مدعی برتری بر ایرانیان بودند اما تاثیری قابل توجه بر فرهنگ و تمدن این سرزمین نکردند و پس از آْن که از ایران رانده شدند، پس از چند قرن چیزی از آنان باقی نماند. .

800px Bistoon Kermanshah 300x225 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

در حدود ۷۰ سال پس از تاسیس دولت سلوکیان، یکی از پهلوانان سرزمین پارت با نام اشک، علیه آنان قیام کرد. اشک در میان پارتها مقام فرمانروایی داشت و مورد احترام بود. انگیزه قیام او علاوه بر استقلالطلبی و بیگانهستیزی، تنفر شدیدی بود که او از رفتار زشت و خودپسندانه حکام سلوکی داشت. خوراک تبلیغاتی اشک و برادرش تیرداد ایستادگی در برابر فرهنگ و سلطه بیگانگان بوده است، یعنی این دو برادر به مردم میگفتند ای مردم شما ایرانی هستید و خودتان فرهنگی و تمدنی داشتید و این بیگانگان بر شما تسلط یافتهاند و دو سه نسل هم بر شما حکومت کردهاند پس ای مردم برخیزید و فرهنگ و تمدن خود را احیا کنید. بدین ترتیب اشک و برادرش تیرداد از طریق احیای تمدن و فرهنگ ایرانی توانستند حکومتی را ایجاد کنند که حدود ۴۷۶ سال دوام آورد. (۲۵۰ ق.م تا ۲۲۶ م.) احیاگر استقلال ایران در برابر سلوکیان، قوم پارت بود. این قوم از جمله اقوام ایرانی ساکن در شمال شرقی فلات ایران بود. سرزمین آنان که در سمت مشرق دریای مازندران قرار داشت و تا شمال خراسان امتداد مییافت. پرشوه (Parthava) نامیده میشد. کار اصلی پارتها دامداری بود و مانند نخستین سالهای ورود آریاییها به ایران، زندگی کوچنشینی و رمهگردانی داشتند. به همین جهت جامعه آنان متشکل از عشایر و قبایل بود. آنان در به کار بردن تیر و کمان هنگام اسب تاختن مهارت بسیار داشتند. به همین جهت سوارکاران و نیروی سواره نظام که به آنان اسواران میگفتند در میان پارتها مقام مهمی داشتند. جنگاوران بر طبق رسوم پارتها بایستی علاوه بر مهارت در فنون جنگ، دارای اخلاق و صفات پسندیده و از خانوادهای اصیل و معروف میبودند.

an3 145x300 سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

به گروهی از جنگاوران، پهلوان میگفتند. پهلوانان که برگزیدگان و فرماندهان نظامی قبایل پارت بودند، در میان پارتها احترام فراوانی داشتند. اشک نیز یکی از همین پهلوانان بود. قیام اشک در زمان بسیار مناسبی آْغاز شد. زیرا یکی از مهمترین استانهای دولت سلوکیان به نام استان باختر (باکتریا) نیز ادعای استقلال کرده بود. استان باختر در مشرق قلمرو پارتها قرار داشت و حاکم آن یکی از سرداران دولت سلوکی بود. هنگامی که اشک قیام کرد، دولت سلوکی نیروی بزرگی برای درهم شکستن او اعزام کرد. اما سواره نظام اشکانی به آسانی و با مهارت به نواحی بیابانی عقبنشینی کرد و سپاه سلوکی پس از مدتی سرگردانی در بیابانها ناچار به بازگشت شد.
عدم همراهی دولت باختر با سلوکیان در رهایی پارت، از خطری که آنان را تهدید میکرد بسیار موثر بود. پس از اشک برادرش تیرداد به مبارزه علیه سلوکیان ادامه داد و به احترام او خود را اشک نامید. پادشاهان پس از او نیز بر خود نام اشک نهادند. در نتیجه دولت و سلسلهای که اشک بنیان گذارد به سلسله اشکانی معروف شده است.

از هنگام قیام اشک تا اخراج کامل سلوکیان از ایران بیش از صد سال طول کشید. زیرا دولت سلوکیان با تمام توان برای ادامه حکومت خود بر ایران تلاش میکرد و بارها با اشکانیان جنگید. با این حال اشکانیان به تدریج از نواحی شرقی ایران به سوی مرکز کشور پیشروی کردند و پس از یک رشته جنگ سخت بر نواحی غربی ایران یعنی نواحی کوهستانی زاگرس مسلط شدند. پیشروی سواره نظام اشکانی در غرب ایران چون با حمله حکام مصر به دولت مصر به دولت سلوکی همزمان شد سرعت بیشتری یافت، سلوکیان که از سمت مصر مورد حمله قرار گرفته بودند به تدریج سراسر ایران را از دست دادند و سرانجام در حدود سال ۱۴۰ ق.م با شکست از اشکانیان به غرب رودفرات عقبنشینی کردند. بدین ترتیب سلوکیان از ایران رانده شدند و سلوکیه پایتخت سابق آنان مقر دولت اشکانی شد. دولت سلوکی که در این احوال گرفتار یک دشمن پرقدرت جدید به نام روم شده بود، دیگر نتوانست کاری علیه اشکانیان انجام دهد و سرانجام به دست رومیان منقرض شد.

2622 orig سلسله ی سلوکیان را می شناسید؟!

پیروزی نهایی اشکانیان بر سلوکیان توسط ششمین پادشاه اشکانی به نام مهرداد صورت گرفت. مهرداد علاوه بر فتح نواحی غربی ایران توانست قلمرو خود را در سمت شرق نیز گسترش دهد. در این زمان اقوام صحراگرد به دولت باختر حمله کرده بودند. مهرداد از این فرصت استفاده کرد و به دولت باختر حمله برد و نواحی وسیعی از شرق ایران را تصرف کرد، بدین ترتیب حدود قلمرو اشکانیان را به مرز هند رسانید.

منبع:http://www.pazhoheshkade.ir


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی