تاریخچه مراسم عقد دراسلام
مراسم عقد حضرت زهرا(علیهاالسلام)
رسول اکرم(صلّى الله علیه و آله) پس از کسب اجازه از حضرت زهرا(علیهاالسلام) به نزد على(علیهالسلام) آمد و با لبى خندان گفت: یا على! آیا براى عروسى چیزى دارى؟ پاسخ داد: یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملا اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر.
پیامبر فرمود: تو مرد جنگ و جهادى و بدون شمشیر نمىتوانى در راه خدا جهاد کنى، شمشیر از لوازم و احتیاجات اولى تو است. شتر نیز از ضروریات زندگى تو محسوب مىشود، باید به وسیله آن آبکشى کنى و وضع اقتصادى خودت و خانوادهات را تامین کنى و براى اهل و عیالت کسب روزى نمایى و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنى، تنها چیزى که مىتوانى از آن صرف نظر کنى همان زره است. من هم به تو سخت نمىگیرم و به همان زره اکتفا مىنمایم. یا على اکنون که کار بدینجا رسید، مىخواهى بشارتى به تو بدهم و رازى را برایت آشکار سازم؟
عرض کرد: آرى یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت، شما همیشه نیک خوى و خوشزبان بودهاید.
فرمود: پیش از آن که به نزد من بیایى جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خدا ترا از بین مخلوقاتش برگزیده و به رسالت انتخاب کرد. على(علیهالسلام) را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد. باید دخترت فاطمه را به او عقد او درآوری . مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا دو فرزند پاک و نجیب و طیب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد نمود. یا على هنوز جبرئیل بالا نرفته بود که تو در منزل را زدى.(1)
مراسم عقد
پیغمبر(صلّى الله علیه و آله) فرمود: یا على تو زودتر به مسجد برو من نیز بعد از تو مىآیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.
على(علیهالسلام) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون به مسجد مىرسد، تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانى را انجام دهد.
پیغمبر(صلّى الله علیه و آله) در حالى که صورتش از سرور و شادمانى مىدرخشید به مسجد تشریف آورد، و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن. هنگامى که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج على و فاطمه(علیهماالسلام) در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. سپس نشست و به على(علیهالسلام) فرمود: برخیز و خطبه عقد را بخوان.على(علیهالسلام) برخاست و فرمود: خدا را بر نعمتهایش سپاس مىگویم و شهادت مىدهم که به غیر از او خدایى نیست. شهادتى که مورد پسند و رضایت او واقع شود. درود بر محمد(صلّى الله علیه و آله)، درودى که مقام و درجهاش را بالا برد. اى مردم! خدا ازدواج را براى ما پسندیده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر کرده و بدان امر نموده است. اى مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من درآورد و زرهام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.
مسلمانان به پیامبر(صلّى الله علیه و آله) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را به عقد على در آوردهای؟
رسول خدا پاسخ داد: آرى .
مسلمانان به پیامبر(صلّى الله علیه و آله) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را به عقد على درآوردهای؟ رسول خدا پاسخ داد: آرى .
پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند. خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستى و محبت افکند. پس از ختم جلسه، پیغمبر(صلّى الله علیه و آله) به خانه برگشت، و به زنان دستور داد براى فاطمه مجلس جشن و شادى فراهم کنند.
معیار انتخاب داماد در اسلام
اسلام به مسلمانان مىگوید: اگر جوانى براى خواستگارى دختر شما آمد باید قبل از هر چیز جنبههاى دینى و اخلاقى او را بررسى کنید. اگر با ایمان و پاکدامن و خوش اخلاق بود با وى وصلت نمایید. اسلام عقیده دارد که ازدواج نباید بر پایه مال و ثروت استوار گردد. اسلام مىگوید: ثروت تنها، انسان را خوشبخت نمىکند، و فضائل اخلاقى و کمالات نفسانى و علاقه دینى داماد بر مال و ثروت برترى دارد. زیرا داماد با ایمان و خوشرفتار گر چه تهىدست باشد بهتر از ثروتمند عیاش و هوسران و لاابالى، اسباب آسایش خانوادهاش را فراهم مىسازد.
پیغمبر اسلام(صلّى الله علیه و آله) فرمود: وقتى کسى به خواستگارى دختر شما آمد اگر اخلاق و دینش را پسندیدید با وى وصلت کنید و جواب رد به او ندهید. اگر برنامه ازدواج شما برخلاف این دستور شد مفاسد بزرگ و گرفتارىهاى زیادى برایتان تولید خواهد شد.(3) پیامبر اکرم نه تنها این مطلب را به مردم یاد مىداد بلکه خودش بدان عمل مىکرد. به همین جهت، دین و پرهیزکارى و فضائل اخلاقى و کمالات نفسانى على(علیهالسلام) را بر ثروت هنگفت عبدالرحمان و عثمان ترجیح داد و تهى دستى او را یکى از عیوب ندانست.
منبع:http://www.tebyan.net