الفبا چگونه بوجود آمد؟
ریشه الفبا و چگونگی بوجود آمدن آن، همواره مورد توجه و کنجکاوی انسان بوده است. در اسطورهشناسی یونان عقیده بر این است که الفبا و خط نوشتاری برای اولین بار از «فینیقیه» به «یونان» آورده شد. این الفبا را یونانیها پذیرفتند و رفته رفته پیشرفتهیی در آن به وجود آوردند. بعدها نیز یونانیها ابراز داشتند که فینیقیها هنر خط و نوشتن را از مصریها فرا گرفته بودند.
کتیبههی کنعانیهی اولیه و خط میخی کنعانیها
دورة جدید تحقیقات در مورد ریشه الفبا در سال 1905 م. آغاز گردید. این تحقیقات پس از کشف کتیبههی سینییهی اولیه توسط «میرفلیندرز پتری» در شبه جزیره سینا آغاز شد. آنچه کشف شده بود آثار عکسدار و تصاویر ناشناختهی بود که حدوداً به اواسط هزارة دوم قبل از میلاد مسیح مربوط میشد. اولین اقدامات برای بررسی و شناسیی این متون تصویری، 12 سال بعد توسط «میرآلن گاردینر» انجام گرفت و معانی بسیاری از این لغات تصویری ناشناخته آشکار شد. دقیقترین مطالعات در این مورد توسط شخصی به نام «و.ف.آلبریت» صورت گرفت که عقیده داشت الفبی آن زمان را 27 حرف تشکیل میداده و میتوان 23 حرف آن را در کتیبههی تصویری یافت. «سر آلن گاردینر» موفــق شد در این کتیبهها مشخص کند که تصاویر چه حروفی را نشان میدهند. به طور مثال تصویر چوب دستی به جی حرف «لامد» (در عبری) یا «لام» (در فارسی)، تصویر خانه برای حروف «بیت» ( در عبری) یا «ب» (در فارسی ) تصویر چشم به جی حرف «عین» (در عبری) یا «عین» (در فارسی)، تصویر چوبدستی به جی حرف «لامد» (در عبری) یا «لام» (در فارسی) و بالاخره علامت (+) «به علاوه» به جی حرف «تاو» (در عبری) یا «ت» (در فارسی) به کار میرفته است. به این ترتیب مجموع این تصاویر، این حروف را تشکیل میدادند:
(لامد- بیت- عین- لامد- تاو) = [در فارسی: لام – ب – عین- لام- ت] و این حروف کلمهی را تشکیل میدادند که به معنی «الهه» یا «ربهالنوع» بود.
دستنوشته هی فلسطینیان اولیه
چندین دهه تصور میشد که کارگران یا بردههی سامی غربی، در اثر ارتباط هر روزه با حروف تصویری مصریهی باستان، توانستند اولین نمونههی الفبی نوشتاری را ابداع کنند. به هر حال، در برخی مکانها در فلسطین چندین اثر نوشتاری و تصویری مشابه یافت شد. قدمت اکثر آنها به بعد از آثار «سینییهی اولیه» مربوط میشود. ولی مشخص شده که این کتیبههی تصویری زودتر از دستنوشتههی سینییهی اولیه به وجود آمده است. اولین دستنوشتهها که به حروف نوشتاری نزدیک هستند مربوط به اواخر عصر «برنز» تا اویل عصر «آهن» هستند که به حروف بسیار ابتدیی تبدیل شده است. این حروف نوشتاری که الفبی کنعانیهی اولیه نامیده میشود در شکل شماره 1 مشخص است.
اسامی و ترتیب پیدیش الفباهی اولیه ارائه شده به این شرح است:
1- حروف الفبی کنعانیهی اولیه
الف- فلسطینی قدیم (قرن 17 تا 12 قبل از میلاد)
ب – سینیی اولیه ( قرن 15 قبل از میلاد)
2- متون کنعانی به خط میخی
الف – یوگاریتی (مربوط به قرن 14 و 13 قبل از میلاد)
ب – فلسطینی ( قرن 13 و 12 قبل از میلاد)
اولین دستنوشتهها که به حروف نوشتاری نزدیک هستند مربوط به اواخر عصر «برنز» تا اویل عصر «آهن» هستند
به نظر میرسد الفبی کنعانیهی اولیه تقلیدی از بعضی حروف تصویری مصر باستان باشد (چیزی شبیه خط هیروگلیف مصریهی قدیم). ابتدا بعضی از جمعیتهی کنعانی، روش نوشتن را از حروف میخی « اکدیها» یاد گرفتند ومثل خود آنها حروف را روی لوحهی گلی مینوشتند یا حکاکی میکردند که رفته رفته آن را به الفبی جدیدتری تبدیل کردند. خط میخی «اکدی»ها در اواخر هزارة دوم به منظور مکاتبات بینالمللی بین فرعون مصر و فرستادههیش در فلسطین به کار میرفت. استفاده از این حروف میخی فقط به بخش شمالی کنعان محدود نمیشد. نوشتههیی به این خط در سه بخش دیگر از فلسطین یافت شده است. اما تا آنجیی که ما میدانیم الفبی میخی تا اویل عصر آهن
(قرن 12 قبل از میلاد) استفاده میشد و پس از آن دیگر مورد استفاده قرار نگرفت.
پس از آن بود که دستخط معروف به خط کنعانیهی اولیه منبع اصلی تمام متون نوشتاری شد و بعدها در تمام دنیی باستان گسترش یافت. در قرن 13 قبل از میلاد شاخة الفبی «عربی اولیه» از این حروف الفبا منشعب شد. این حروف «عربی اولیه» پدر تمام خطوطی است که در آثار باستانی بخش جنوبی سرزمینهی عربی و نوشتههی اتیوپیها به چشم میخورد.
به هر حال اصلیترین شاخة نوشتاری که از حروف و خط کنعانیهی اولیه منشعب میشود، خط «فینیقی»ها است که در نهیت حروف زبان عبری و آرامی باستانی درست مثل الفبی یونانی از تغییر و تحول در همین خط «فینیقی»ها متولد شدند. در نمودار شماره یک این انشعابات مشخص شدهاند.
کتیبههی الفبیی و حروف الفبی ابتدیی
حروف الفبا در دوران اولیه تولد خط با آنچه امروزه (به خصوص در مورد حروف الفباهی منشعب شده از لاتین) در اذهان است، تفاوتهیی دارد. امروزه در میان مردم کشورهی اروپیی و آمریکیی و ... (لاتین زبانها) وقتی از سخن از الفبا به میان میید، تصویر فهرستی از حروف صدادار و بیصدا به ذهن خطور میکند. اما در آن زمان، الفبا به تعدادی حروف بیصدا اطلاق میشد. تعداد این حروف حدوداً بین 20 تا 30 حرف بود که در ترتیبی ثابت پشت سر هم قرار میگرفتند و هر یک به تنهیی ارزش خاصی نداشتند. تا آنجا که تا به امروز فهمیدهیم الفبی ابتدیی شامل حروف بیصدا بوده که حرکاتی به آنها اضافه میشده تا بتوان حروف بیصدا را تلفظ کرد. افزودن حرکات (مثل –َ - -ُ - -ِ – و ... ) به حروف بیصدا قدمی بسیار مهم و اساسی در خواندن حروف محسوب میشده است.
کتیبههی فینیقی ها
الفبی کنعانیهی اولیه و الفبی میخی ( مثل عربی جنوبی و شمالی و کلاسیک) از 27 تا 30 حرف تشکیل میشدند.
نوشتههی کنعانیهی اولیه به صورت افقی یا به صورت عمودی بود و یا مانند آنچه که در بیشتر مکتوبات آنها دیده میشود، سبک نگارش یک خط از راست به چپ و خط دیگر از چپ به راست بودهاست. این روش در زبان لاتین Boustrophedon خوانده میشود. در قرن 11 قبل از میلاد، با رواج یافتن حروف نوشتاری، روش نگارش از سمت راست به چپ بیشتر مورد استفاده قرار گرفت و حروف الفبا (حروف بیصدا) به 22 حرف کاهش یافت. خط کنعانیهی اولیه نیز تغییراتی کرد و به خط «فینیقی»ها تبدیل شد و این خط رواج بیشتری یافت. به نظر میرسد که الفبی فینیقیها شامل 22 حرف بیصدا بوده است. اما الفبی عبری و آرامی بسیار کاملتر از زبان فینیقیها بوده است. وقتی که عبرانیها و آرامیها با خط فینیقیها آشنا و متوجه شدند که با استفاده از این خط نمیتوانند تمام حروف را بنویسند، با یجاد تغییر و تحولاتی، به تکامل این خط کمک کردند.
مردم فینیقیه در سرتاسر دنیی باستان به تجارت میپرداختند. به این ترتیب، خط فینیقیها و کتیبههی آنها در نقاطی از جهان مثل سرزمینهی اطراف خلیجفارس و اسپانیا یافت شده است. اما بیشتر این دستنوشتهها در فینیقیه و قبرس وجود داشته است. رفته رفته این خط به شمال آفریقا نیز گسترش یافت.
ارتباط زبانهی عبری و عربی
زبانهی عربی و عبری مانند دو زبان برادر هستند که به خانوادة زبانهی سامی وابستگی دارند. زبانهی سامی به تمام زبانهیی که از زمانهی بسیار قدیم در جنوب غربی آسیا و شمال شرقی آفریقا ریج بوده، اطلاق میشود. امروزه بخشی از این زبانها از بین رفته و بخش دیگر هنوز باقی مانده است.
پیوندهی استوار و محکمی در میان تمام زبانهی سامی از نظر حروف، حرکات، اصول تجزیه و ترکیب جملات وجود دارد.
محققان بر این عقیدهاند که تمام زبانهی سامی از یک زبان واحد سرچشمه گرفتهاند که میتوان آن را زبان سامی مادر نامید.
اقوام سامی مثل اکدیان، بابلیان، آشوریان، کنعانیان، آرامیان، عبرانیان، اموریان، اعراب و غیره از زمانهی بسیار دور در منطقه خاورمیانه سکونت گزیدند. هر یک از این اقوام با زبانی سخن میگفتند که با وجود شباهتهی فراوان، با یکدیگر اختلافاتی داشتند. به این ترتیب این موضوع ثابت میکند زمانی که تمام این اقوام به یک زبان صحبت میکردند، به دوران بسیار دور و شید حتی ماقبل تاریخ مربوط میشود. دامنه پیوستگی زبانهی سامی با یکدیگر کمتر از ارتباط زبانهی لاتین نیست، ب این تفاوت که تاریخ انشعاب زبانهی لاتین از چند صد سال پیش تجاوز نمیکند. به باور محققان، برخی خصوصیات ثابت و مشترک بین زبانهی سامی وجود دارد که بیشک از زبان سامی مادر به ارث رسیده و همین خصوصیات با گذشت هزاران سال مانع از جدیی این زبانها با یکدیگر شده است.
مشخصات زبانهی سامی
1- زبانهی سامی فقط بر حروف تکیه دارند و حرکات که در لاتین همان حروف صدادار (Voyelles) یا (Vowels) هستند، در این زبانها امر ثانوی شمرده میشود. (مثلا –َ ، ـُ ، -ِ و ... ) مانند زبان فارسی در زبانهی سامی نیز حرکات محسوب میشوند، در صورتی که در زبانهی لاتین حرکات وجود ندارند و این صداها و حرکات در حروف میگنجند: مثل e , o, I و...
به این ترتیب میبینیم که سامیان، حرکات را با علاماتی که بالا و یا زیر حرف میگذارند، نشان میدهند. در حالی که آریییها آن را با حروف متمیز میکنند.
2- در زبانهی سامی فعل نقش بسیار مهم دارد: نمیه و اسمها متوجه فعل هستند و فعل محور کلمات است.
3- در زبانهی سامی مشتق شدن افعال و اکثر اسمها برحسب اوزان قیاسی ثابت و متشابهی میباشد که این امر باعث غنی فراوان این زبانها شده است.
طبقهبندی زبانهی سامی:
دانشمندان معمولاً زبانهی سامی را به سه گروه تقسیم میکنند:
1- زبانهی خاوری که عبارتند از اکدی – بابلی و آشوری.
2- زبانهی باختری که عبارتند از کنعانی – عبری – آرامی با لهجههیشان.
3- زبانهی جنوبی که عبارتند از زبان عربی با تمام لهجههیش و زبان حبشی.
شاخه شاخه شدن الفبا
1- خط سامی جنوبی در جنوب شبه جزیره عرب انتشار یافت و از دریی سرخ به حبشه رسید و پس از آن بین قبیل جزیرهالعرب منتشر شد و خطوط دیگری از آن زاده شد. از این خط جز قلم حبشی چیز دیگری باقی نمانده است.
2- خط فینیقی باستان که خط فینیقی جدید از آن متولد شده و با برخی تغییرات به شمال آفریقا و سواحل دریی مدیترانه انتقال یافته است.
قلم یبری (اسپانیی قدیم) از آن به وجود آمده و همة خطوط دیگری که از آن زاده شده از بین رفته است. بسیاری از شرقشناسان بر این باورند که الفبی یونانی که ما در همه خطوط غربی است نیز از خط فینیقی اقتباس شده است.
3- خط عبری باستان که از آن خطهی موآبی، آدومی، عمونی و سامری زاده شده و از آنها به غیر از مقدار بسیار اندکی از خط سامری، اثری باقی نمانده است.
4- خط آرامی که اکثر خطوط جهان از آن زاده شده و شید ریشه تمام خطوط جهان است.
خط عبری
عبرانیها، خط و ارزشهی فرهنگی کنعانیان را در قرن 11 یا 12 قبل از میلاد مسیح به میان خود نفوذ دادند. آنها تا قرن نهم ق.م از خط ریج فینیقیها استفاده میکردند ت این که رفته رفته خط ملی خود را ابداع کردند.
کتیبههی سنگی به خط عبری باستانی که پیش از اسارت عبرانیها در بابل (قرن ششم قبل از میلاد) از آنان به یادگار مانده در مقیسه با آثار دیگر ادبی آنها آسیب کمتری دیده است. از این کتیبهها میتوان به کتیبه سالنامهی یافت شده در «گِهزر» (Gezer) متعلق به قرن دهم قبل از میلاد و نوشتههی «غار سیلوآمی» در اطراف بیتالمقدس متعلق به قرن هشتم پیش از میلاد اشاره کرد.
خط عبری باستان پس از دوران اسارت آنها نیز در روی سکههی قدیمی به یادگار مانده است.
خط عربی جوانترین شاخة خط الفبیی سامی به شمار میرود. این خط کمی پیش از ظهور اسلام مورد استفاده قرار میگرفت. قدیمیترین نوشتة آن متعلق به کتیبه امالجمال (قرن 6 میلادی) است.
***
اکنون میتوان به ارتباط زبانهی سامی از نظر تاریخی پی برد. امروزه نیز زبانهی عبری و عربی، گرچه در شکل و قیافه حروف الفبیی شباهت نزدیکی ندارند، ولی در تلفظ، ریشة افعال و لغات، معنی و مفهوم کلمات، طرز جملهبندی و شیوه استفاده از ضمیر بسیار شبیه به هم هستند.
منابع:
1- دیرهالمعارف Judaica بخش مربوط به پیدیش الفبی عبری
2- تاریخ خطهی جهان و سیر تحولات آنها از آغاز تا امروز نوشته فردریش یوهانس
3- پیدیش الفبا نوشته مطران اندراوس صنا (رئیس انجمن زبانهی سیرمانی در عراق) ترجمه: علی محدث
4- A story of writing نوشته I.J.A Gelb
5- The Origin of the writing and our alphabet نوشته S.Mercer
6- دیرهالمعارف Britanica بخشهی مربوط به الفبا