سی و سه پل حجیم ترین سازه آبی در اصفهان و در ایران می باشد . سی و سه پل شاهکاری بی نظیر از آثار دوره ی سلطنت شاه عباس اول ، نشان و نمادی ازعظمت و پویندگی شهر اصفهان بوده است . طول این پل در حدود 300متر ، عرض آن 14متر و سطح عرشه آن حدود 4350مترمربع است و طویل ترین پل زاینده رود است . شش معبر به این شرح دارد : 1- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است . 2 و3 دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مىگذرد و به پیادهرو دارد . 4 و 5 پشت بامهاى گالرى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است ، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مىکردند . 6 از زیر پل بود. همچنین در مسیر روی پل 2سقاخانه وجود دارد و تعداد کل قوسها در این پل معادل با 555 و تعداد کل غرفه های سرپوشیده 303 عدد می باشند . به علاوه در عرشه فوقانی در وسط پل دو شاه نشین ویژه سران حکومتی طراحی گردیده است .ساختمان سی و سه پل به دستور شاه عباس اول در سال 1011هجری آغاز شد . یکی از سرداران مشهور او به نام الله وردیخان از طرف پادشاه مامور اتمام ساختمان پل شد وبه این جهت پل مزبور را به این اسم می نامند . البته تاریخ بنای این پل را شیخ علی نقی کمرهای شاعر زمان شاه عباس اول در شعری به گونه ماده تاریخ ، سال ۱۰۰۵ هجری به حساب آوردهاست و این سال ، درست همزمان با روزهایی است که خیابان بیهمتای چهارباغ هم ساخته شدهاست . و اما اینکه گفته شده در سال 1011) ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که 1005 )ه.ق) باشد مغایر است ، مى توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در 1005( ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در 1011( ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود . سازنده این پل استاد حسین بنا اصفهانی پسر استاد محمد رضا اصفهانی سازنده مسجد شیخ لطف اله بوده است . برای ساخت این پل ابتدا قسمتی از زمین های اطراف رود خانه تا جایی که نسبتاًََ خشک بود را انتخاب سپس به روش شمع کوبی عمل کردند، یعنی در فونداسیون یا همان زیر پایه های پل چاه هایی را حفر کردند تا به تراز بستر رودخانه برسد سپس پایه های پل را روی این تکیه گاه ها قرار دادند. وقتی ساخت این قسمت تمام شد، با یک خاکبرداری عظیم آب رودخانه را به سمت دیگر هدایت کردند و وقتی زمین آن خشک شد، طرف دیگر پل را ساختند.حال برای بیننده این سؤال پیش می آید که چرا این پل اینقدر طویل است؟ در حالی که پل معمولاًََََ در کم عرض ترین جای رودخانه زده می شود. دلیل آن این است که طراحان می خواستند آب رودخانه دارای وسعت زیاد و عمق کم باشد زیرا منظرهای بسیار جالب را نمایش میدهد. اگر به اطراف پل هم دقت کنیم، آسمان فیروزه ای، این پل طلایی، و کوه صفه با رنگ های بنفش و خاکستری دارای انحناهای بی نظیرش که مانند کوهان شتر است، همه و همه فضایی بسیار جذاب و حیرت انگیز را می آفریند. با این نگاه دقیق از ته دل مکانیابی و صحنه پردازی سازندگان را تحسین می کنیم. مصالحی که در ساخت سی و سه پل به کار رفته سنگ در طبقه تحتانی و آجر در قسمت فوقانی پل و ملات آن نوعی ساروج است . در مورد اینکه ساروج چیست ؟ نظراتی ذکر شده است اما آنچه معتبر تر است نظر "هانس وولف " نویسنده کتاب" صنایع دستی کهن ایران " می باشد . او در کتاب خود درمورد ساخت آب انبار ذکر می کند که ساروج عبارت است از نوعی ملات ضد آب از آهک و شن وماسه و خاکستر تون حمام و البته برای اینکه ملات ترک نخورد و محکم تر باشد، در بعضی مکانها پشم بز هم استفاده می کنند . به دلیل اینکه آهک هر چه بیشتر آب ببیند ، محکم تر می شود گفته شده در زمانی که رودخانه آب نداشته است به پایه های پل آب می ریخته اند .این پل نقش اساسی در توسعه شهر اصفهان به سمت جنوب و ادامه ی محور تاریخی شهر و چهارباغ عباسی داشته و شهر را به محله ی جلفا و اراضی و باغهای هزار جریب وصل کرده و محور ارتباطی شهر با شیراز ، شهرضا ،آباده و جنوب بوده است . همچنین این پل اصلی ترین راه ارتباطی بین مسلمانان و مسیحیان بوده است . وجه تسمیه پل شاه عباسی آن بوده که شاه عباس اول دستور ساخت بنای پل را داده است . همچنین از لحاظ اینکه راه ارتباطی مردم با جلفا بوده آن را پل جلفا هم گفته اند و چون در ابتدا چهل چشمه داشته ، پل چهل چشمه خوانده شده و اکنون که سی وسه پل دارد ، به سی و سه پل اشتهار دارد . در دوره صفویه ، مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در کنار این پل صورت میگرفت . ارامنه جلفا ، مراسم « خاج شویان » را نیزدر محدوده همین پل برگزار میکردهاند . در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته شده است : جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مىیافت . گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مىبستند و چراغان مىکردند . و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مىگرفت ، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مىشد . از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود ، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند ، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید . در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى کاشى چنین سروده است : گل گشت روى پل چو کند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ کن رقمتاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است : پلى که در وسط خیابان تقاطع مىکند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند . این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن به یک میزان است . دو طرف آن از وسطش پستتر نیست ، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاه داشتهاند دیده مىشود، اشخاصى که مىخواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است . زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند . فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد . یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و موقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود . از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمهها و طاقها پائین مىروند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مىنمایند و عرض راه پلهها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً) است، و در دو طرف نرده و محافظى کشیدهاند که از پرت شده جلوگیرى مىنمایند . بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد : یکى در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است از زیر و بالاى هر راه رورهاى پلکان تنگى که به زیر پل مىرود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مىتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است ، اما بسى دور است از اینکه به استحکام پل " نف پاریس" ساخته شده باشد . " سرپرسى سایکس انگلیسى " در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد ، گرچه تاورنیه در کلیه موارد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کردهاند . در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مىرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است .خوشبختانه در زمان ظل السلطان از دست این شخص ویرانگر در امان ماند . در زمان پهلوی ( بیش از 40سال پیش ) به همت اساتید بزرگواری همچون استاد بهشتیان روی این پل مرمت خوبی شکل گرفت البته هرچند خیلی اصولی نبود ولی بهتر از هیچ بود . اما ما به عنوان یک اصفهانی ، یک ایرانی چه کرده ایم ؟¡!!!...در گزارش تصویری که درآینده خواهید دید ، نشان از لطف مرحمت سازمان میراث فرهنگی و مردمی است که از روی این پل گذر می کنند و حتما هم بسیار لذت می برند .شاید پس از مشاهده تصاویر که فقط بخشی از زخم هایی است که ما به این پل وارد کرده ایم بیشتر به وظیفه ی اصفهانی – ایرانیمان فکر کنیم و هر کدام به نوبه ی خود در حفظ و پاسداشت این پل تلاش کنیم . واقعا پس از آن همه زخم هایی که به خاطر مترو به ستونهای پل وارد شد و همچنان هم معلوم نیست چه می خواهند بکنند ! بالاخره چه زمانی میراث فرهنگی می خواهد دستی به روی این اثر عظیم بکشد ! ؟ آیا برای حفظ این اثر ملی ، آن را بلیطی خواهند کرد و چایخانه (که همچون بمبی است زیر پل )را اصلاح، تا شاید از ستیز ما انسانها بیشتر در امان باشد ؟خودتان قضاوت کنید و با ارائه نظراتتان ما را نیز یاری فرمایید .منابع :1 - آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، لطفالله هنرفر ، 2- وبگاه شهرداری اصفهان 3- صنایع دستی کهن ایران، هانس وولف، ترجمه سیروس ابراهیم زاده ، انتشارات میراث فرهنگی4- سفرنامه های مذکور در مقاله ، 5- www.iranview.ir ، 6- سایت آنوبانینی7- اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی ، دکتر شایسته - قاسمی
سی و سه پل حجیم ترین سازه آبی در اصفهان و در ایران می باشد . سی و سه پل شاهکاری بی نظیر از آثار دوره ی سلطنت شاه عباس اول ، نشان و نمادی ازعظمت و پویندگی شهر اصفهان بوده است . طول این پل در حدود 300متر ، عرض آن 14متر و سطح عرشه آن حدود 4350مترمربع است و طویل ترین پل زاینده رود است .
شش معبر به این شرح دارد : 1- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است . 2 و3 دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مىگذرد و به پیادهرو دارد . 4 و 5 پشت بامهاى گالرى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است ، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مىکردند . 6 از زیر پل بود. همچنین در مسیر روی پل 2سقاخانه وجود دارد و تعداد کل قوسها در این پل معادل با 555 و تعداد کل غرفه های سرپوشیده 303 عدد می باشند . به علاوه در عرشه فوقانی در وسط پل دو شاه نشین ویژه سران حکومتی طراحی گردیده است .ساختمان سی و سه پل به دستور شاه عباس اول در سال 1011هجری آغاز شد . یکی از سرداران مشهور او به نام الله وردیخان از طرف پادشاه مامور اتمام ساختمان پل شد وبه این جهت پل مزبور را به این اسم می نامند . البته تاریخ بنای این پل را شیخ علی نقی کمرهای شاعر زمان شاه عباس اول در شعری به گونه ماده تاریخ ، سال ۱۰۰۵ هجری به حساب آوردهاست و این سال ، درست همزمان با روزهایی است که خیابان بیهمتای چهارباغ هم ساخته شدهاست . و اما اینکه گفته شده در سال 1011) ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که 1005 )ه.ق) باشد مغایر است ، مى توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در 1005( ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در 1011( ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود . سازنده این پل استاد حسین بنا اصفهانی پسر استاد محمد رضا اصفهانی سازنده مسجد شیخ لطف اله بوده است . برای ساخت این پل ابتدا قسمتی از زمین های اطراف رود خانه تا جایی که نسبتاًََ خشک بود را انتخاب سپس به روش شمع کوبی عمل کردند، یعنی در فونداسیون یا همان زیر پایه های پل چاه هایی را حفر کردند تا به تراز بستر رودخانه برسد سپس پایه های پل را روی این تکیه گاه ها قرار دادند. وقتی ساخت این قسمت تمام شد، با یک خاکبرداری عظیم آب رودخانه را به سمت دیگر هدایت کردند و وقتی زمین آن خشک شد، طرف دیگر پل را ساختند.حال برای بیننده این سؤال پیش می آید که چرا این پل اینقدر طویل است؟ در حالی که پل معمولاًََََ در کم عرض ترین جای رودخانه زده می شود. دلیل آن این است که طراحان می خواستند آب رودخانه دارای وسعت زیاد و عمق کم باشد زیرا منظرهای بسیار جالب را نمایش میدهد. اگر به اطراف پل هم دقت کنیم، آسمان فیروزه ای، این پل طلایی، و کوه صفه با رنگ های بنفش و خاکستری دارای انحناهای بی نظیرش که مانند کوهان شتر است، همه و همه فضایی بسیار جذاب و حیرت انگیز را می آفریند. با این نگاه دقیق از ته دل مکانیابی و صحنه پردازی سازندگان را تحسین می کنیم.
مصالحی که در ساخت سی و سه پل به کار رفته سنگ در طبقه تحتانی و آجر در قسمت فوقانی پل و ملات آن نوعی ساروج است . در مورد اینکه ساروج چیست ؟ نظراتی ذکر شده است اما آنچه معتبر تر است نظر "هانس وولف " نویسنده کتاب" صنایع دستی کهن ایران " می باشد . او در کتاب خود درمورد ساخت آب انبار ذکر می کند که ساروج عبارت است از نوعی ملات ضد آب از آهک و شن وماسه و خاکستر تون حمام و البته برای اینکه ملات ترک نخورد و محکم تر باشد، در بعضی مکانها پشم بز هم استفاده می کنند . به دلیل اینکه آهک هر چه بیشتر آب ببیند ، محکم تر می شود گفته شده در زمانی که رودخانه آب نداشته است به پایه های پل آب می ریخته اند .این پل نقش اساسی در توسعه شهر اصفهان به سمت جنوب و ادامه ی محور تاریخی شهر و چهارباغ عباسی داشته و شهر را به محله ی جلفا و اراضی و باغهای هزار جریب وصل کرده و محور ارتباطی شهر با شیراز ، شهرضا ،آباده و جنوب بوده است . همچنین این پل اصلی ترین راه ارتباطی بین مسلمانان و مسیحیان بوده است . وجه تسمیه پل شاه عباسی آن بوده که شاه عباس اول دستور ساخت بنای پل را داده است . همچنین از لحاظ اینکه راه ارتباطی مردم با جلفا بوده آن را پل جلفا هم گفته اند و چون در ابتدا چهل چشمه داشته ، پل چهل چشمه خوانده شده و اکنون که سی وسه پل دارد ، به سی و سه پل اشتهار دارد . در دوره صفویه ، مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در کنار این پل صورت میگرفت . ارامنه جلفا ، مراسم « خاج شویان » را نیزدر محدوده همین پل برگزار میکردهاند . در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته شده است : جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مىیافت . گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مىبستند و چراغان مىکردند . و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مىگرفت ، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مىشد . از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود ، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند ، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید . در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى کاشى چنین سروده است : گل گشت روى پل چو کند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ کن رقمتاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است : پلى که در وسط خیابان تقاطع مىکند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند . این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن به یک میزان است . دو طرف آن از وسطش پستتر نیست ، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاه داشتهاند دیده مىشود، اشخاصى که مىخواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است . زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند . فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد . یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و موقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود . از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمهها و طاقها پائین مىروند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مىنمایند و عرض راه پلهها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً) است، و در دو طرف نرده و محافظى کشیدهاند که از پرت شده جلوگیرى مىنمایند . بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد : یکى در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است از زیر و بالاى هر راه رورهاى پلکان تنگى که به زیر پل مىرود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مىتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است ، اما بسى دور است از اینکه به استحکام پل " نف پاریس" ساخته شده باشد . " سرپرسى سایکس انگلیسى " در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد ، گرچه تاورنیه در کلیه موارد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کردهاند . در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مىرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است .خوشبختانه در زمان ظل السلطان از دست این شخص ویرانگر در امان ماند . در زمان پهلوی ( بیش از 40سال پیش ) به همت اساتید بزرگواری همچون استاد بهشتیان روی این پل مرمت خوبی شکل گرفت البته هرچند خیلی اصولی نبود ولی بهتر از هیچ بود . اما ما به عنوان یک اصفهانی ، یک ایرانی چه کرده ایم ؟¡!!!...در گزارش تصویری که درآینده خواهید دید ، نشان از لطف مرحمت سازمان میراث فرهنگی و مردمی است که از روی این پل گذر می کنند و حتما هم بسیار لذت می برند .شاید پس از مشاهده تصاویر که فقط بخشی از زخم هایی است که ما به این پل وارد کرده ایم بیشتر به وظیفه ی اصفهانی – ایرانیمان فکر کنیم و هر کدام به نوبه ی خود در حفظ و پاسداشت این پل تلاش کنیم . واقعا پس از آن همه زخم هایی که به خاطر مترو به ستونهای پل وارد شد و همچنان هم معلوم نیست چه می خواهند بکنند !
بالاخره چه زمانی میراث فرهنگی می خواهد دستی به روی این اثر عظیم بکشد ! ؟ آیا برای حفظ این اثر ملی ، آن را بلیطی خواهند کرد و چایخانه (که همچون بمبی است زیر پل )را اصلاح، تا شاید از ستیز ما انسانها بیشتر در امان باشد ؟خودتان قضاوت کنید و با ارائه نظراتتان ما را نیز یاری فرمایید .منابع :1 - آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، لطفالله هنرفر ، 2- وبگاه شهرداری اصفهان 3- صنایع دستی کهن ایران، هانس وولف، ترجمه سیروس ابراهیم زاده ، انتشارات میراث فرهنگی4- سفرنامه های مذکور در مقاله ، 5- www.iranview.ir ، 6- سایت آنوبانینی7- اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی ، دکتر شایسته - قاسمی