تاریخچه

تارخچه ای از ...

تاریخچه

تارخچه ای از ...

87528405985126528310.jpg

میخواهیم با هم تاریخچه چیز های مختلف را بررسی کنیم

نگاهی به تاریخچه قبرستان بقیع

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۳۲ ب.ظ


b(13*

گرچه پس از گذشت قریب به یک قرن از تخریب حرم مطهر ائمه بقیع‌ علیهم السلام و از بین رفتن تمام آثار این بناى باشکوه و معنوى نمى توان همانند سایر ابنیه تاریخى و مذهبى، از آثار آن به عظمت و قدمتش پى برد و تاریخ ساختمان آن را بدست آورد، ولى آنچه از منابع مختلف بدست مى آید، تا حدّى مى تواند ما را با تاریخ و چگونگى این حرم شریف آشنا سازد و بیانگر وضع این بناى فخیم و پرشکوه معنوى در طول تاریخ گردد.

اجمال تاریخ این حرم مقدس این است که قبور ائمه بقیع -علیهم السلام- مانند سایر قبرها در محوطه مکشوف و بدون دیوار و سقف نبوده؛ بلکه قبر آنان مانند تربت پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت رضا علیه السلام از آغاز دفن اجساد مبارک و پیکر مطهرشان در داخل خانه اى که متعلق به عقیل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان این خانه به ساختمان مناسب، به شکل مسجد تبدیل گردیده، سپس در محل همان ساختمان بزرگترین و مرتفع ترین گنبد و بارگاه بنا شده است و در قرون متمادى داراى خادم و دربان و داراى ظریفترین و گرانبهاترین ضریح و صندوق با زیباترین روپوش و داراى فرش و قندیل بوده است[1] و بالاخره در هشتم شوال سال 1344ه به وسیله وهابیان منهدم گردیده است. [2]

 

حمله وهابى‏ها به کربلا؛ و هدم قبور إمامان بقیع

در روز هشتم ماه شوّال سال یک هزار و سیصد و چهل و پنج هجرى قمرى، تمام بقاع متبرّکه و مشاهد مشرّفه ائمّه بقیع (حضرت إمام حسن مُجتبى، و حضرت إمام زین العابدین، و حضرت إمام محمّد باقر، و حضرت إمام جعفر صادق علیهم السّلام) را با بقیه بقاع از قبور دختران رسول الله (زینب، امّ کلثُوم و رُقَیَّه) و قبور عمّه‏هاى رسول الله (صَفِیه و عاتِکه) و قبر حضرت امُّ البنین، و قبر حضرت اسماعیل بن جعفر الصّادق، و قبر حضرت إبراهیم فرزند رسول الله، و قبور تمامى أصحاب و تابعین و أرحام و أزواج رسول الله، و صلحاء و أبرارى که از حَدِّ إحصاء بیرون است؛ همگى را خراب و با خاک یکسان کردند.

وهابی‌ها در نظر داشتند با تقارن انهدام این قبور، قبر رسول خدا و کعبه را نیز خراب کنند؛ و با دستاویز به آن که بوسیدن و دور زدن بر گرداگرد سنگ‏ها شرک است، خانه خدا را منهدم نمایند، ولى از ترس سایر مسلمین از فرق عامّه، جرأت نکردند؛ أمّا تخریب این دو مکان مقدّس نیز در نقشه ایشان است و به محض آنکه خیالشان از جانب کشورهاى إسلامى آسوده گردد، دست به این جنایت مى‏آلایند.

وهابیه مى‏گویند: بوسیدن ضریح مطهّر رسول الله شرک است؛ ضریح از آهن است، بوسیدن آهن شرک است. تا چند سال پیش از این مردم را در بوسیدن خانه خدا و کعبه آزاد مى‏گذاشتند؛ ولى در این چند سال أخیر، گرداگردِ کعبه، پاسبانان و شرطه‏هاى آنان در هر جانب از کعبه، از پنج نفر و شش نفر تجاوز مى‏کند؛ و مجموعاً بین بیست تا سى نفر هستند؛ به طرز وقیحى پشت به کعبه کرده؛ و به آن تکیه مى‏زنند؛ آنگاه با شلّاق روى به طواف کنندگان نموده؛ هرکس در هر نقطه بخواهد کعبه را ببوسد؛ مى‏گویند: هَذَا حَجَر! هَذَا حَجَر! این سنگ است! بوسیدن سنگ شرک است! آمِران به معروف [و ناهیان از منکر] آن ها نیز در رکن عراقى، و شامى، و یمانى، نیز پشت به کعبه به مردم مى‏گویند: بوسیدن سنگ شرک است. و اگر طائفى بخواهد لبان خود را بر آن سنگ‏هائى که رسول خدا گذارده، بگذارد و ببوسد؛ با تازیانه او را مى‏زنند؛ و مى‏گویند: شرک است.

 

تخریب بقیع
اما در مدینه...

در مدینه طیبه دیگر اسمى از «محلّه بنى هاشم» نیست، از «خانه أبُو أیوب أنصارى» خبری نیست؛ «بیت الأحزان» را خراب کردند، دیوار «مسجد على علیه السلام» را با صفحاتى پوشانده؛ و دَرِ آنرا مهر و موم کرده‏اند. «مَشْربه امِّ إبراهیم» محل شریف و مقدّس و آن محلّ نورانى و پر فیض؛ حقّاً امروز به مزبله شبیه تر است تا به مسکن و مأواى رسول خدا و أهل بیت رسول خدا، و با این حال متروک و مقفول و مغفول است.

 

مَسجد «الْفَضیخ» که همان مسجد ردّ شمس براى حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام است، متروک و مهجور است؛ و حتّى کسى نام آن را نمى‏داند. نام على بن أبى طالب در خطبه‏ها و منبرها برده نمى‏شود؛ آه چه شهر غریب و مهجورى است مدینه! مدینه که هر وجب آن حکایت از علم و عرفان و قضاء و درایت و ولایت و حَماسه و إیثار یگانه حامى رسول الله، حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام دارد؛ امروز تاریک و غریب است. نام مخالفان هر جا برده مى‏شود؛ ولى نام عَلى، قاچاق است. [3]

 

ستارگان بقیع

در کتاب «وفاء الوفاء» جلد سوم از صفحه 891 به بعد، قبور بزرگان بقیع را نام مى برد. از جمله این که به غیر از ستارگان محراب بقیع (حضرت امام حسن مجتبی و زین العابدین و امام محمد باقر و حضرت صادق علیهم السلام)، انوار درخشنده دیگری در این مکان مقدس مدفونند که به بعض ایشان اشاره می شود:

 

1. عثمان بن مظعون، اولین مهاجرى که از دنیا رفت [4] و پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله در تشییع جنازه او شرکت کرده، فرمود: «طُوباکَ یا عُثمانُ لَمْ تُلْبِسْکَ الدُنْیا وَ لَمْ تَلْبَسْها؛ خوشا به حالت که دنیا تو را نپوشانید و تو نیز خود را با دنیا نپوشاندى» [5]، پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله بعد از دفن وى، دستور فرمودند، سنگى را روى قبر وى قرار دهند. جالب این که، سنگ به قدرى بزرگ و سنگین بود که اصحاب قادر بر حمل نبودند و شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با تمام قدرت کمک فرمود و بعد از تغییراتى که در بقیع وارد شد، قبر او را از همان سنگ بزرگ شناسایى کردند. پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله با این عمل به مردم این درس را داد که قبر افرادى مثل عثمان بن مظعون (که مردى صالح و عابد و زاهد بود، تا جایى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بعد از مرگش، کفن از صورتش کنار زد و صورت او را بوسید) [6]، باید با عزت بماند.

 

2. فاطمه بنت اسد، مادر حضرت على علیه السّلام زنى که دیوار کعبه براى زایمان او شکافته شد و امدادهاى غیبى هنگام تولد فرزندش از آسمان فرود آمد، یازدهمین نفرى بود که به رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله ایمان آورد و حضرت با کلمه «مادرم» به او خطاب مى فرمود، زنى که پیامبر عزیز صلّى اللّه علیه وآله در مرگ او گریه کرد و پیراهن خود را کفن او نمود و چهل تکبیر بر او گفت، زنى که براى دو نفر از اولیاى خدا (پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله و امیرالمومنین علیه السّلام) خدمت و مادرى کرد؛ زنى که به خاطر اسلام مهاجرت نمود، زنى که رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله بعد از دفنش با او سخن گفت که: «هل وَجَدْتَ ما وَعَد ربّکُ حقّا، آیا به وعده هایى که پروردگارت داده بود، دست یافتى؟» او هم گفت: «بله»؛ زنى که رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قبل از دفن او، وارد قبر شد تا مکان را با بدن خود متبرک نماید و براى مدت طولانى مناجات کرد [7]، قبرش در پشت دیوار بقیع در کنار چهار امام واقع شده است.

 

3. سعد بن معاذ، مردى والا مقام، از یاران وفادار پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله که در جنگها همراه حضرت بود و گاهى مورد اصابت تیر قرار مى گرفت، کسى که رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله درباره اش فرمود: «همچون استخوان در گلوى کفاری»، کسى که نود هزار فرشته، در تشییع جنازه او به زمین آمدند؛ او از علاقه مندان مخلص على علیه السلام بود، درماجراى «خندق» مجروح شد. رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله براى او دعا مى کرد و در تشییع جنازه او شرکت نمود. [8]

قبر حلیمه سعدیه در بقیع

4.

 حلیمه سعدیه، زنى روستایى که در صحراى مکّه زندگى مى کرد، ولى پاک و سالم بود و توفیق شیر دادن به پیامبر صلّى اللّه علیه وآله، تنها نصیب او شد، زیرا دهها زن براى شیر دادن حاضر شدند، اما رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله هیچ یک از سینه ها را به دهان نگرفت [9].

عبدالمطلب بسیار نگران به مسجد الحرام آمد و در کنار کعبه، با حالت پریشانى نشست، پیرمردى حال او را پرسید تا از ماجرا خبردار شد، بعد پیشنهاد کرد که من زنى سراغ دارم بسیار خردمند و خوش بیان و زیبا و آبرومند، از فامیلى بسیار محترم، عبدالمطلب به سراغ پدر آن بانو رفت و بعد از گفتگوهایى، این بانو، دایه آخرین پیامبر آسمانى شد [10]، بعد از دو سال کودک را به مکّه آورد ولى باز هم براى مدت سه سال دیگر، رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله در دامن این بانو زندگى و رشد کرد.

 

در کتاب «مرآت الحرمین» نقل شده که بیش از ده هزار نفر از اصحاب و تابعین در بقیع دفن شده‌اند. [11]

 

5. عباس عموى پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله که مسؤول آب رسانى به زائران کعبه و مورد احترام همگان بود، تا آنجا که خلیفه دوم در قحط سالى، براى طلب باران، خدا را به مقام عباس سوگند داد. و اشعارى که در مدح پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه وآله سرود، معروف است، عباس و حمزه از عموهاى عالى مقام پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله هستند. بگذریم که قرنى بعد، دودمان او (بنى العبّاس) که حاکم بر مسلمین شدند به ذریّه و اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه وآله امام باقر تا امام عسکرى علیهم السلام چه ظلمها کردند که در پیش بینى ها و اخبار غیبى رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله به عموى خود آمده است . [12]

 

6. ابراهیم، فرزندى که بعد از فوت زینب، رقیه و ام کلثوم، خداوند به رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله عطا فرمود، ولى این کودک هم، بیش از هیجده ماه عمر نکرد، پیامبر عزیز صلّى اللّه علیه وآله در سوگ او بسیار گریست و همین که مورد اعتراض بعضى قرار گرفت، فرمود: گریه اى که برخاسته از عواطف انسانى باشد، مانعى ندارد، آن چه مورد نهى است، اعتراض به مقدرات الهى است (و چاک دادن یقه و فریاد کردن است). [13]

 

7. قبر سه دختر رسول گرامى صلّى اللّه علیه وآله به نامهاى زینب، رقیه و ام کلثوم، همچنین قبر زنان پیامبر صلّى اللّه علیه وآله (غیر از خدیجه سلام اللّه علیها که در مکّه است و میمونه که در دو فرسخى مکّه است) در قبرستان بقیع واقع شده است . [15]

 

8. قبر چند تن از شهداى احد در جانب غربى بقیع واقع شده است .

 

9. نافع (بزرگ قرّاء) و ابو سعید خدرى (از صحابه بزرگ و از هواداران امیرالمؤ منین علیه السلام ) نیز در آنجاست.

 

10. قبور عاتکه و صفیه، دو عمه بزرگوار حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله و ام البنین، مادر حضرت ابى‌الفضل العباس ‍علیه السلام نیز در بقیع است، ام البنین چهار فرزند داشت، به نامهاى عباس، جعفر، عثمان و عبداللّه که همه آنان در کربلا به شهادت رسیدند.

 

تخریب قبور ائمه علیهم السلام

وهابیت با استناد به ادله بی اساس و خرافی خود چشم بر سیره نبوی بسته‌اند و با ارائه چهره‌ای خشن و خشک از اسلام، روح حقیقی اسلام را نادیده گرفتید و پا بر تمامی معارف و حقایق اسلامی گذراند.

به امید اینکه با خیزش امت اسلامی و آگاهی از ماهیت حقیقی و صهیونیستی وهابیت، بار دیگر حیات حقیقی اسلام به مرکز اسلام و محل نزول وحی باز ‌گردد.

هیچ یک از مورّخان، تاریخ دقیق ایجاد ساختمان و بناى گنبد را که به دستور «مجدالملک» انجام پذیرفته، مشخّص ننموده اند ولى با توجه به تقارن قتل معمار این حرم مطهر، با کشته شدن مجدالملک که در سال 472 به وقوع پیوسته است مى توان گفت که بناى قبّه حرم ائمه بقیع نیز مقارن همان تاریخ و نهایتاً در اواخر دهه ششم یا در اوائل دهه هفتم از قرن پنجم به اتمام رسیده است.

کیفیت گنبد و بارگاه ائمه بقیع‏ این بود تاریخ بناى گنبد حرم ائمه بقیع و تصریح مورّخان در مورد بانى اصلى و معمار و مهندس آن.

بقیع قدیمی

گفتار برخی مورخان

اینک نگاهى گذرا داریم به گفتار عدّه اى دیگر از مورّخان و جهانگردان که مشاهدات خود را درباره چگونگى این حرم شریف در طول هشتصد سال و به ترتیب زمانى در تألیفات و سفرنامه هاى خود ثبت و براى آیندگان به یادگار گذاشته اند.

در قرن هفتم: ابن جبیر جهانگرد معروف (متوفاى 614 ه) در مورد گنبد ائمه بقیع مى گوید: «و هى قبّة مرتفعة فى الهواء على مقربة من باب البقیع؛ و آن قبه اى است مرتفع و سر بفلک کشیده که در نزدیکى درب بقیع واقع شده است». (رحلة ابن جبیر، چاپ دارالکتاب اللبنانیة، ج 64)

ابن نجار مدینه شناس و مورخ معروف (متوفاى 643) نیز مى گوید: «و هى کبیرة عالیة قدیمة البناء و علیها بابان یفتح احدهما کل یوم؛ این گنبد، بزرگ و مرتفع و داراى قدمت زمانى است، دو درب دارد که یکى از آنها هر روز باز است.» گفتار ابن نجار را سمهودى در وفاء الوفا، ج 3، ص 916 آورده است.

در قرن هشتم: خالد بن عیسى البلوى المغربى که در سال 740 ه. ق. به مدینه سفر کرده است، مى گوید: «و هى قبّة کبیرة مرتفعة فى الهواء؛ این گنبدى است بزرگ، مرتفع و سر به فلک کشیده» (تاج المفرق فى تحلیة علماء شرق مطبعة فضالة مغرب، ج 1، ص 288)

و مشابه همین جمله را ابن بطوطه جهانگرد معروف (متوفاى 779 ه. ق.) آورده است که: «و هى قبة ذاهبة فى الهواء بدیعة الاحکام؛ و آن قبه ایست سر بفلک کشیده و از نظر استحکام، بدیع و اعجاب انگیز است.» (رحلة ابن بطوطه چاپ دارالتراث بیروت، ص 119)

در قرن دهم: سمهودى (متوفاى 911) مى گوید: «و علیهم قبّة شامخة فى الهواء؛ در روى قبرشان گنبدى است بلند و سر به فلک کشیده» (وفاء الوفا، ج 3، ص 916)

در قرن سیزدهم: سر ریچارد بورتون ( (NOTRUB DRAHCIR RIS جهانگرد غربى که در سال 1276 ه. ق. به مدینه مسافرت نموده در سیاحتنامه خود گنبد ائمه بقیع را چنین توصیف مى کند: «این قبّه که در دست راست واردین به بقیع قرار گرفته است، بزرگتر و زیباتر از همه قبه ها است.» (موسوعة العتبات المقدسة، ج 3، ص 283)

در قرن چهاردهم: على بن موسى که یکى از نویسندگان ساکن مدینه است و کتابى دارد به نام «وصف المدینة المنوره» که در سال 1303 ه. ق. تألیف نموده، درباره بقیع و مقابر و گنبدهاى آن توضیحاتى دارد و راجع به قبه ائمه بقیع مى گوید: «و قبة آل البیت العظام و هى اکبر القبات» (وصف المدینة المنوّره، صفحه 10؛ این کتاب جزء مجموعه ایست به عنوان رسائل فى تاریخ المدینة که در سال 1392ه. از طرف منشورات دارالیمامة ریاض منتشر شده است.)

و بالاخره ابراهیم رفعت پاشا که آخرین بار در سال 1325 ه. ق. و 19 سال قبل از تخریب حرم ائمه بقیع سفر حج نموده است، مى گوید: «و العباس و الحسن بن على و من ذکرناه معه تجمعهم قبة واحدة هى اعلى القبات التى هنالک کقبة ابراهیم و ... و عباس و حسن بن على و سه تن دیگر که قبلًا نام بردیم (ائمه سه گانه) در زیر یک قبه قرار گرفته اند که بزرگتر از همه قبه هاى موجود در بقیع؛ مانند قبه ابراهیم و ... مى باشد» (مرآت الحرمین، ج 1، ص 426)

منبع:http://www.tebyan.net

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی